تو را میشناسم
نویسنده: آلیس فینی
مترجم: شادان مهران مقدم
نوبت چاپ: ۱
تعداد صفحه: ۳۹۶ صفحه
تكيه گاهى سست و نامطمئن...
يك توصيه قابل تأمل در نامه نگارىهاى زيگموند فرويد، بنيانگذار علم روانكاوى به دخترش هست كه می‌گويد:
يادت باشد آسيب ديدنِ تو از كسانى كه به آنها اعتماد و تكيه كردهاى، نه به خاطر ضعف يا خطاى تو، كه همچون قوانين فيزيك، به دليل جا خالى دادن آن چيز (يا كسى) است كه با اطمينان خاطر به آن تكيه كردهاى! اين را فراموش نكن!
گذشته هر يك از ما شايد شامل روزها و سالهايى است كه براى فراموشى، آنها را در گوشه پنهان ذهن گذاشتهايم. اين روشى آگاهانه براى نسيان و يك نعمت براى آدمهاست كه بتوانند حال و آينده خود را از گذشتهاى ناراحت كننده و حتى عذابآور رها سازند. حتى گاهى براى خلاصى از آن گذشته، شخص مجبور به تغيير محل زندگى و آدمهاى اطراف و مرتبط با خود مىشود تا هيچ نشانهاى، موجب يادآورى و مرور آن خاطرات پنهان شده در گوشه مخفىِ ذهن نگردد.
البته با تمام اين اوصاف، حتى با فرار كردن عامدانه از روبرو شدن با آن گذشته ناخوشايند، هميشه اين كار شدنى نيست و بروز يك اتفاق، ديدن يك صحنه يا حضور يك نفر مرتبط با آن روزگارِ فراموش شده تمام آن وقايع را از صندوق خانه ذهنى بيرون مىآورد و همچون فيلمى قديمى جلوى چشمان آدم رژه مىبَرد.
به جمله فرويد و تكيه و اعتماد كردن به كسى برميگردم كه ناگهان با خالى كردن پشت آدمى، موجب سقوط فرد و زمينه ساز بيرون كشيدن آنچه در تاريك خانه ذهنى بوده است، مىگردد. اينجاست كه حسِ تنهايى به دليل ضربه خوردن از نزديكان و كسى كه تكيهگاهت بوده، تمام باورهاى آدمى را فرو مىريزد. در اين شرايط، شايد حتى دليل آن را نفهميم ولى موقعيتى را پديد مىآورد كه چارهاى جز ايستادن و مبارزه نيست: ايستادن براى حفظ آنچه اكنون هستى و مبارزه براى نجاتِ خود و آيندهاى كه هنوز نرسيده است.
با ذكر اين دو مطلب به داستان خود باز گرديم:
امروز اثرى ديگر از نويسندهاى صاحب سبك در زمينه تريلرهاى روانشناسى را در دست داريم كه با ترجمهاى روان، حس و حالِ زبان مبداء را به خوبى به زبان و فرهنگ ما منتقل كرده است. قصهاش چنان غافلگيركننده و جذاب است كه مخاطبِ علاقمند به اين ژانر را حتماً راضى خواهد كرد. داستان با رفت و برگشتهاى زمانى، قدم به قدم هم گرههاى قبلى را باز مىكند و هم سؤالاتى تازه براى مخاطبِ هوشمند مطرح مىسازد. مخاطبى كه به تحليل و ريشهيابى روانشناسانه علاقمند است و تاثير گذشته آدمها بر امروز را به خوبى درك مىكند:
از توصيه فرويد تا روبرو شدن با گذشته!