نویسنده: لیلا مردانی
نوبت چاپ: ۱
تعداد صفحه: ۴۱۲ صفحه
شابک: 9786227361162
مروری بر کتاب:
شايد شما هم برخى افراد را ديدهايد كه به ظاهر در ميانسالى به موقعيت خوب اجتماعى و اقتصادى رسيدهاند و از نگاه ديگران افراد موفقى محسوب مىشوند ولى پاى صحبتشان كه بنشينى مىبينى سالهاست به دليل قرار گرفتن در مسير و خواسته پدر و مادر مثلاً رشتهاى را انتخاب كردهاند كه دوست نداشتهاند يا با كسى ازدواج كردهاند كه جذابيتى برايشان نداشته و سالهاى سال، دَم فرو بستهاند و همچنان در مسير تعيين شده گام برداشتهاند. اين كه فلانى سالهاست پزشك يا مهندس معروف و موفقى است - و پزشك و مهندس شدنش به دليل خواسته پدرش بوده! - دليلى بر حس رضايت درونى او نيست. او درس خوانده، متخصص شده و درآمدى عالى و زندگى ظاهراً خوبى دارد ولى هيچگاه آرزويى مثل موزيسين يا وكيل شدن را از ذهن پاك نكرده و همواره در حسرت آن است. بگذريم از مرور آنچه همه مىدانيم، ولى كمتر عمل مىكنيم... قصه امروز گوشه چشمى به همين تحميل خواستهها دارد. دخالت و تعيين تكليف هميشگى بزرگترها كه همواره خود را داناى كل مىدانند و حتى گاهى براى عملى شدن خواستههايشان از هر اهرم فشارى هم استفاده مىكنند كه يا برحسب اتفاق نتيجهاى خوب پيدا مىكند و يا نتايج ناخوشايند آن گريبانگير همه مىشود. نويسنده با خلق شخصيتهاى ملموس و اتفاقات با پشتوانه منطقى، خواننده را با داستان همراه مىسازد. اين نكته مثبتى است كه شرط اول در جذب مخاطب است. توصيه مىكنم داستانش را بخوانيد و مثل هر رمان اثرگذار، علاوه بر جذابيت، به آنچه ترسيم كرده بينديشيد.