کالای فیزیکی

فرفره‌ها با خون می‌چرخند

فرفره‌ها با خون می‌چرخند
کالای فیزیکی

فرفره‌ها با خون می‌چرخند

۳۳۰٫۰۰۰۲۹۷٫۰۰۰تومان
اضافه به سبد خرید

نویسنده: علی مقدم

تعداد صفحه: ۴۹۶ صفحه

درباره‌ی داستان:

صبورى را اگر چه از صفات پسنديده می‌دانيم اما گاهى ناشى از زخمى است بر دل نشسته و التيام نيافته، زخمى كه از سرِ ضعف و ناتوانى پنهانش كرده باشند.

برخى اتفاقات بر روى افراد چنان اثرى می‌گذارد كه نتيجه‌‏اش يک درد جانكاه در طى ساليان است و همچون خوره، روح شخص را می‌‏آزارد. اين زخم در ذهن او بارها و بارها مرور می‌شود و چون نمی‌خواهد فراموشش كند، تبديل به خشمى درونى ميگردد. در اين شرايط وقتى نه سعى در پشت سر گذاشتن آن داشته باشى و نه توانِ انجام كارى، پس صبور می‌شوى. صبر نه به خاطر گذاشتن و گذشتن، بلكه صبر براى رسيدن به زمان انتقام! روزى كه بشود تمام افكارت را براى كينه جويى واقعاً عملى كنى و التيامى شوى براى كهنه زخمِ به جاى مانده از ساليان كه به مرور بزرگ و بزرگ‏تر شده! تازه اگر واقعاً التيام‏‌بخش باشد!

شايد نشستن بر جايگاه قضاوت كه صاحب چنين دردى آيا حق انتقام داشته يا نه، كارى سخت باشد و پاسخ به اين سؤال بيشتر شعارى به نظر رسد اما صاحب آن زخم به مرور زمان، در يك دادگاه شخصى و تک نفره، حكم خود را صادر كرده و با صبورى در انتظار فرصتى براى اجراى حكم و انتقام نشسته است. او گاهى از خود متنفر می‌‏شود كه چرا تا به حال كارى نكرده است و با همين كينه به تمام آدمهاى باربط و بی‌‏ربط به درد خويش می‌نگرد. اين تنفر يعنى تأخير در زمان انتقام و براى رهايى از اين كينه، تصور می‌كند بايد انتقام خود را به سخت‏‌ترين شكل ممكن بگيرد. پس صبورى صفتى زيباست اما گاهى خطرناك می‌گردد چون مانند كمين كردن براى لحظه موعود در شكار است!

اين مقدمه را گفتم را براى رسيدن به فضاى داستان امروز: خرده داستان‏ها در زمان‏هاى مختلف بستر قصه ما را تشكيل داده‌‏اند و با شخصيت‏‌هايى آشنا می‌شويم كه به ظاهر هيچ ارتباطى با هم ندارند و هر كدام مجهولى را با خود حمل می‌كنند. اين خرده روايت‏ها- در سال‏هاى مختلف- كم‏كم به نقطه مركزى رُمان نزديک می‌شوند و نويسنده به خوبى آنها را به همديگر می‌رساند. خواننده در طى مسير حدس‏‌هاى خود را دارد و اين از نكات مهم در جلب او به قصه است. شايد همين تمايلِ مخاطب در يافتن پاسخ‏‌هاى گمشده و رابطه ميان شخصيت‌‏ها وجه زيبا و جذاب قصه باشد. پس توصيه می‌كنم با قلم نويسنده كه اولين كارش را در شادان منتشر می‌كنيم همراه شويد و از فراز و فرود قصه‏اش لذت ببريد. فراز و فرودى كه بى‏ارتباط با چند سطر ابتدايى اين متن نيست.

می‌دانم كه در انتها رضايت شما را جلب خواهد كرد.