مطلب اول
از خودمان شروع کنیم!
من گاهی اوقات از گرانفروشی یا کم فروشی فلان کاسب گِله میکنم...
تو گاهی از کمکاری یا بیمسئولیتی فلان کارمند شاکی هستی...
من و تو خودمان را «اهل کتاب» میدانیم و کم فروشی و کم کاری را تعدی و ضایع کردن حقوق دیگران مینامیم...خلافِ تمام اصول انسانی و اخلاقی.
اما امروز که نوبتِ من است برای پُرمخاطب کردنِ سایتی که دارم، کتاب هر نویسنده یا ناشری را به رایگان روی سایت قرار میدهم و از همه دعوت میکنم که آن را به رایگان بخوانند!
و تو با یک کلیک ساده کتاب را دانلود میکنی! به همین راحتی!!
من میگویم: «چه اشکالی دارد؟ اگر من نکنم، خیلیها این کار را میکنند!»
تو میگویی: «حالا اگر من این کتاب را دانلود کنم مگر چه میشود؟ هزاران نفر دیگر هم این کار را میکنند!»
من و تو فراموش میکنیم که تا دیروز از ضایع شدنِ حقوق خود و دیگران ناراحت بودیم.
من و تو خیلی راحت راجع به دیگران حکم صادر میکنیم ولی وقتی نوبت به خود ما میرسد فکر میکنیم: «چه اشکالی دارد؟ ما هم مثل بقیه!!»...و آن بقیه هم همین گونه فکر میکنند.
من و تو نمیخواهیم به یاد آوریم که اگر هزاران نفر مثل ما فکر کنند، دیگر ناشر و نویسندهای باقی نمیماند تا کتابی بنویسند و منتشر کند.
من به اعداد زیر دانلودِ کتابها نگاه میکنم و شرمنده میشوم.
تو به ضرری که به صاحبان اثر وارد شده فکر میکنی و ناراحت میشوی.
من و تو نگاهی به هم میکنیم و سر به زیر میاندازیم...ما به یاد میآوریم که «اهلِ کتاب» هستیم و مدعیِ اخلاقیات.
ما میخواهیم از خودمان شروع کنیم.
من دیگر کتاب هیچ کس را برای دانلود روی سایت خود نمیگذارم...
تو هم دیگر هیچ کتابی را دانلود نمیکنی.
من و تو، ما میشویم و به هم نگاه میکنیم...هر دو با لبخند و احساس رضایت!
مطلب دوم
من کتاب خواندن را دوست دارم...
من یک «اهلِ کتاب» هستم!
من هم مثل کسی که فوتبال را دوست دارد و از تیم مورد علاقهاش حمایت میکند، میخواهم از ناشر و نویسنده محبوبم حمایت کنم.
من میخواهم به سبک و روشِ خودم، مشوق تمام آنانی باشم که برای من مینویسند و تا جای ممکن، از حقوقشان دفاع کنم.
آهای نویسنده محترم!
من میدانم که دانلود کردن کتابِ شما کارِ درستی نیست، پس نه خودم این کار را میکنم و نه باعث آن میشوم.
من حتی خیلی دوستانه به آن کسانی که کتاب شما را روی سایتشان گذاشتهاند میگویم: «من دیگر به سراغِ سایت شما نمیآیم...شما هم راه دیگری برای جذبِ مخاطب و گرفتنِ آگهی پیدا کنید!»
میدانم که حرفهایم مؤثر است، چون خیلی جدی از نویسنده و ناشر مورد علاقهام طرفداری و حمایت میکنم...مثل یک هوادارِ خوب و اصیل... مثل یک اهلِ کتابِ شریف!